88
ما بدون گریه بر سیدالشهدا مرده ایم .« آیت الله شیخ جعفر مجتهدی»
ادامه ...
۵ - انتساب به حضرت
نسبت دادن چیز یا کسی به آن حضرت نیز حزن انگیز و گریه آور است . به هنگام ساختن کشتی نوح ، جبرییل میخ هایی را که هر کدام به نام پیامبری بود ، برای حضرت نوح آورد تا در ساختن کشتی به کار گیرد و پنج میخ دیگر برای پیشاپیش کشتی آورد که پنجمین آنها به نام حسین (ع) بود .
نوح نخستین آنها را به نام پیامبر دریافت کرد که با درخشش خاصی همراه بود و همین طور میخ هایی که به نام علی و فاطمه و حسن (علیهم السلام) بود اما هنگامی که میخ پنجم را به دست گرفت از آن خون جریان یافت و دستش بدان آغشته شد که جبرییل گفت :
« این میخ به نام مقدس حسین(ع) است .»
آری ! هنگامی که فلزی با انتساب به او گلگون میگردد ، اینک اگر این قلبها حسینی باشد ، چگونه خونین نمیشوند .
شگفت تر از این ، اینکه وسایل شادمانی و سرور ، با انتساب به او حزن انگیز و اندوهبار میگردد .
برای نمونه :
حوریه ویژه آن حضرت در بهشت با اینکه آنجا سرای غم و اندوه نیست ، گریان است . عید و لباس لباس عید جدیدش ، بازی شادمانه دوران کودکی اش ، غذا خوردن و آب نوشیدنش ، دلاوری و پیروزی اش در میدان نبرد ، دوران جنین و ولادت و جشن تولدش ، همه ی اینها برای نیای بزرگ و گرانمایه اش حزن انگیز و گریه آور بود .
۶ - فرا رسیدن ماه او
فرا رسیدن ماه محرم که ماه اوست ، با موجی از غم وا ندوه همراه است و قلوب دوستانش را لبریز از اندوهی جانکاه میسازد .
آیا اثر گذاری ماه او را نمی نگری که چگونه نوشیدن آب را هم ، بر کسانی که به مقام والاو هدف های بلند او عارف اند گلوگیر می سازد ؟؟
۷ - شهادتگاه او
ورود به قربانگاه و سرزمین او نیز حزن انگیز است .
این واقعیت برای پیام آورانی که بدان سرزمین وارد شده اند ، پیش آمده است . در روایت است که : « همه ی پیامبران کربلا را زیارت کرده اند .»
و نیز به این سرزمین مقدس خطاب شده است که : « شهادتگاه ماهِ نورافشان ، در خاک توست .»
آری ! هر پیامبری به هنگام ورود به این سرزمین پر راز و رمز ، دچار دل شکستگی و تنگی سینه و غم واندوه میگشت ، از پروردگارش دلیل آن را جویا میشد ،که وحی فرا می رسید :
« اینجا سرزمین کربلا و شهادتگاه حسین خواهد بود.»
خاندان آن حضرت نیز با ورود به این سرزمین و فرود در آنجا و افکندن رحل اقامت اندوهگین شدند ، خواهرش گفت :
« برادر جان ، اینجا بیابانی غمبار و هراس انگیز است . »
فرمود: « پدرم در این سرزمین به خواب رفت و گریان بیدار شد و گفت : در خواب دیدم که فرزندم حسین در دریایی از خون شناور است .
آنگاه به من فرمود : پسرم ! هنگامی که آن فاجعه عظیم در اینجا رخ دهد ، چگونه خواهی بود ؟ »
۸ - نام کربلا
شنیدن نام شهادتگاه او نیز غمبار است .
خود آن گرامی ، هنگامی که وارد آن سرزمین شد و از نامش پرسید با نامهای متعددی رو به رو شد تا سرانجام گفتند : «نام دیگر این سرزمین کربلاست .»
اینجا بود که چشمانش غرق در اشک شد و فرمود : « اللهم انی اعوذ بک من کرب و البلا »
آنگاه فرمود : « اینجا جایگاه فرود و محل اقامت ماست . در این سرزمین است که خون ما را می ریزند و کودکان ما را سر می برند .
در اینجاست که خون من به زمین ریخته میشود ، و خاندانم به اسارت میروند .
در اینجاست که قهرمان حریت و عدالت را به خاک و خون میکشند و فرومایگان ، آزادگان خداجو را به بردگی می کشند .»
حطوا الرحال بها یا قوم و انصرفوا عنی فمالی عنها قط ترحال
هان ای قوم ! بارهارا بر زمین گذارید و از من دور دور شوید که من دیگر از این سرزمین کوچ نخواهم داشت .
ادامه دارد ...
حاج سعید حدادیان (اگه وا بشه یه روزی راه کربلات حسین) دانلود